خانه عناوین مطالب تماس با من

وبلاگ خودم:رفیع فر

وبلاگ خودم:رفیع فر

جدیدترین یادداشت‌ها

همه
  • بازسازی دنیا
  • رستوران تحت پوشش مایکروسافت
  • حماسه حسینی
  • [ بدون عنوان ]
  • زندگی به روش آمریکایی
  • فواید مسواک زدن!!!
  • بیکاری!!!!!
  • برنامه ریزى درسى(قسمت اول)
  • ماجرای کنکوری شدن من!!!
  • بازگشت دوباره
  • سلام.................
  • بازگشت پس از دو ماه و اندی
  • قسمت سوم داستان...
  • برج یادمان
  • داستان

بایگانی

  • فروردین 1384 1
  • اسفند 1383 3
  • بهمن 1383 3
  • تیر 1383 3
  • بهمن 1382 1
  • شهریور 1382 1
  • تیر 1382 6
  • خرداد 1382 9
  • اردیبهشت 1382 1
  • فروردین 1382 1

آمار : 22327 بازدید Powered by Blogsky

عناوین یادداشت‌ها

  • بازسازی دنیا جمعه 19 فروردین‌ماه سال 1384 21:34
    ایساتیس وب پدر روزنامه می خواند ٫ اما پسر کوچکش مدام مزاحمش می شد . حوصله پدر سر رفت و صفحه ای از روزنامه را ـ که نقشه جهان بود- جدا و قطعه قطعه کرد و به پسرش داد. -(( بیا ٫ برایت کاری دارم . یک نقشه دنیا به تو می دهم . ببینم می توانی آن را دقیقا همانطور که هست ٫ بچینی؟)) و دوباره به سراغ روزنامه اش رفت ٫ می دانست که...
  • رستوران تحت پوشش مایکروسافت دوشنبه 10 اسفند‌ماه سال 1383 14:47
    این مطلب هم تقدیم به مخالفان مایکروسافت و بیل گیتس!!! البته منبعش یادم نیست!!! مشتری : گارسون ! گارسون : سلام ، من بیل هستم و در اینجا پشتیبان شما خواهم بود . مشکلی وجود دارد؟ مشتری : یک مگس داخل سوپ من است ! گارسون : دوباره نگاه کنید ، شاید این بار مگس آنجا نباشد . مشتری : نه خیر ، هنوز اینجاست . گارسون : شاید به...
  • حماسه حسینی پنج‌شنبه 6 اسفند‌ماه سال 1383 12:21
    چند روز پیش که مامان و سعید(پسر خالم) رو به فرودگاه برده بودم یه برنامه داشت از تلویزیون پخش می شد ، که درباره محرم و امام حسین بود. گزارشگر این برنامه از تعداد زیادی کتابفروشی سراغ از کتاب حماسه حسینی شهید مطهری رو گرفت. ولی هیچ کدوم نداشتند!!!(به جز یکی که اون هم فقط جلد دومش رو داشت).پسر خالم گفت فعلا فقط بازار...
  • [ بدون عنوان ] سه‌شنبه 4 اسفند‌ماه سال 1383 21:31
    یکی بود، یکی نبود، زیر گنبد کبود، همه بودند غیر از خدا! یه گل بود، پاک و معصوم، یه گل واقعی! گل قصه ما ،همه باغبونها رو رد میکرد! آخه میدونید؛ هیچ باغبونی نبود که بتونه از گل ما خوب نگهداری کنه. یه روز یه قاصدک روی گل نشست و براش پیغوم یکی و آورد. گل جواب پیغام و داد و کار به جایی رسید که قاصدک ، مجبور میشد در روز...
  • زندگی به روش آمریکایی جمعه 30 بهمن‌ماه سال 1383 22:01
    نقل از ایساتیس وب یک تاجر آمریکایى نزدیک یک روستاى مکزیکى ایستاده بود که یک قایق کوچک ماهیگیرى از بغلش رد شد که توش چند تا ماهى بود! از مکزیکى پرسید: چقدر طول کشید که این چند تارو بگیرى؟ مکزیکى: مدت خیلى کمى! آمریکایى: پس چرا بیشتر صبر نکردى تا بیشتر ماهى گیرت بیاد؟ مکزیکى: چون همین تعداد هم براى سیر کردن خانواده‌ام...
  • فواید مسواک زدن!!! سه‌شنبه 27 بهمن‌ماه سال 1383 22:48
    به نام خداوند جان آفرین حکیم سخن در زبان آفرین موضوع انشاء امروز من درباره فوائد مسواک زدن است. ما اگر بخواهیم دندان های قشنگ و تمیزی داشته باشیم باید حتما مسواک بزنیم. ما اگر مسواک نزنیم دندانهایمان را موش ها می خورند و آنوقت ما نمی توانیم غذا بخوریم و از گرسنگی خواهیم مرد و ما را خاک خواهند کرد. البته مسواک زدن هم...
  • بیکاری!!!!! جمعه 2 بهمن‌ماه سال 1383 00:07
    دیروز آخرین امتحان رو هم دادیم. ترم اول با تمام خوبی ها و بدی هاش تموم شد. تجربه خوبی بود. ولی من دیگه نمی خوام این تجربه تکرار بشه!!! چون حالا که به کارهام در طول ترم نگاه می کنم می بینم که کار مثبتی در طول ترم انجام ندادم. به درسهام که اصلا نرسیدم هیچ فعالیت مفیدی هم انجام ندادم.این ترم رو به بطالت گذروندم بدون...
  • برنامه ریزى درسى(قسمت اول) سه‌شنبه 30 تیر‌ماه سال 1383 16:26
    امروز مى خوام به یکى از درخواست هاى مکرر شما که برنامه ریزى درسى بر اساس توصیه هاى کارشناسان و مشاوران آموزشى هست بپردازم. به همین منظور برنامه خودم در حدود ۲ ماه به کنکور مانده رو تشریح میکنم.البته این برنامه ریزى براى زمانى است که من ساعات مطالعاتى خودم رو به حداکثر رسونده بودم و باید توجه داشت که ساعات مطالعاتى در...
  • ماجرای کنکوری شدن من!!! چهارشنبه 24 تیر‌ماه سال 1383 23:50
    من می خوام در این مطلب چگونگی کنکوری شدن خود را تشریح کنم. حدودا دو ماه به کنکور باقی بود و همه در تب و تاب کنکور. من همینجوری نشسته بودم و داشتم فکر می کردم که امسال مثلا کنکوری هستم ولی با سالهای قبل هیچ فرقی نکردم.تفریح، بازی، خواب و ... همه سر جای خودشه. تازه از همه بدتر اینکه استرس و دلهره هم ندارم.با خودم فکر...
  • بازگشت دوباره چهارشنبه 24 تیر‌ماه سال 1383 15:53
    بالاخره برگشتم.منتظر من باشید. امیدوارم مرتب بنویسم.دعا کنید.
  • سلام................. پنج‌شنبه 16 بهمن‌ماه سال 1382 12:10
    سلام من تا اطلاع ثانوی در دسترس نیستم. لطفا مراجعه ننمایید.
  • بازگشت پس از دو ماه و اندی دوشنبه 24 شهریور‌ماه سال 1382 14:23
    سلام این اولین مطلبم پس از مدتی !!!
  • قسمت سوم داستان... شنبه 7 تیر‌ماه سال 1382 12:55
    در خلال یک ماه آقا جمال که می خواست یک نوبت چند ساله عمل باز قلب را بدست آورد هر چه توانست سیگار کشید، چربی اشباع شده خورد، به میهمانی رفت و هر چه چرب و چیلی را بود خورد، تا توانست قند و شیرینی و مربا خورد و در پایان ماه نتیجه چند آزمایش را گرفت و امیدوار راهی مطب دکتر شد.... دکتر از بالای عینکش کمی آقا جمال را نگاه...
  • برج یادمان پنج‌شنبه 5 تیر‌ماه سال 1382 10:22
    آبکش : در پی کج شدن برج یادمان و احتمال سقوط آن کلیه ساکنان مجاور برج اقدام به تخلیه منازل خود کرده و به مناطق امن تر گریخته اند. لولک که گفته میشود به برج تنه زده است متواریست . شهرداری تهران صبح امروز ضمن محکوم کردن این اقدام لولک ، از طرح ابتکاری شهرداری برای تبدیل برج یادمان به پیزای شرقی پرده برداشت. از سویی دیگر...
  • داستان چهارشنبه 4 تیر‌ماه سال 1382 10:55
    قسمت دوم: آقای دکتر عینکش را به چشم زد و گفت: خوب پدر جان بفرمایید ناراحتی شما چیه؟ ـ راستش فعلا نمی دونم اما به عنوان مشورت آقای دکتر فکر می کنید من در آینده چه درد و مرض هایی بگیرم؟!! ـ آینده؟!! این اولین باره که یک نفر را قبل از بیماری ویزیت می کنم آینده؟ ـ بله آقای دکتر من میخوام با یک برنامه دراز مدت خودم را برای...
  • مصاحبه سه‌شنبه 3 تیر‌ماه سال 1382 23:41
    خیلی ها دوست دارند بدانند هدف مدیران بلاگ اسکای با توجه به اینکه هیچ تبلیغی برای سایت خود نمی گیرند چیست این سکوتی است که کمی مرموز به نظر می رسد. می تونید مصاحبه با مدیران بلاگ سکای رو اینجا بخونید.
  • امروز داستان مالیده سه‌شنبه 3 تیر‌ماه سال 1382 15:01
    سلام امروز شاید نتونم قسمت دوم داستان رو بنویسم برای همین از همه عذر خواهی میکنم.لطفا نظرات خودتون رو بنویسید . از این به بعد میتونید از این آدرس استفاده کنید. http://www.rafifar.tk
  • داستان دوشنبه 2 تیر‌ماه سال 1382 10:28
    از امروز می خوام شروع به نوشتن یه داستان کنم. به این صورت که هر روز یه قسمت از اونو اینجا بنویسم.من اولین داستان رو از هفته نامه پیرامون انتخاب کردم و امیدوارم کسی نخونده باشه.اسم این داستان اینه:ماجرای آقا جمال در به دست آوردن نوبت برای عمل قلب باز! نویسنده این داستان هم خانم مهتاب بدر هستند.و اما قسمت اول داستان:...
  • نرمش خوبه! شنبه 31 خرداد‌ماه سال 1382 18:44
    سلامی دوباره حالا که تو فصل تابستون هستیم حتما بیشتر پشت کامپیوتر میشینید. برای همین ممکنه به بعضی از نقاط بدنتون آسیب ببینه.برای همین نرمش نباید یادتون بره. اینجوری نرمش کنید.
  • [ بدون عنوان ] شنبه 31 خرداد‌ماه سال 1382 14:12
    سلام من رو ببخشید که دیر به دیر اینجا رو به روز میکنم. مرسی که بخشیدید. من امروز یک مرورگر وب گرفتم. خیلی باحاله.سرعتش نسبت به اینترنت اکسپلورر بیشتره و فارسی رو هم پشتیبانی میکنه.اگه خواستید میتونید از اینجا بگیرید.
  • هورا امتحانا تموم شد چهارشنبه 28 خرداد‌ماه سال 1382 13:07
    دیروز امتحانا به خیر و خوبی تموم شد و من مثل همیشه قبل از تموم شدن امتحانات کلی برنامه برای تعطیلات ریخته بودم .ولی ۳۰ ثانیه بعد از دادن برگه آخرین امتحان همشو فراموش کردم(طبق معمول). امروز صبح ساعت ۱۱.۳۰ از خواب بیدار شدم چون از قدیم گفته اند سحرخیز باش تا کامروا باشی. بعد هم رفتم یه کمی به مامانم در مرتب کردن خونه...
  • یه سوال دوشنبه 26 خرداد‌ماه سال 1382 09:46
    به خاطر یه اشتباه کوچیک تمام مطالب وبلاگمو بایگانی کردم. آیا برای برگردوندن اونا به جای اول راه حلی وجود داره؟
  • ماجرای شب پیش...... شنبه 24 خرداد‌ماه سال 1382 17:16
    امروز امتحان زبان فارسی داشتم.آسون بود.بد از امتحان با امیر یه سر رفتیممدرسه. جلال ۱ راستی معرکه گرفته بود.یه ده نفری دورش جمع شدهبودن.امیر گفت بریم برگه امتحان زبان فارسی رو بهش بدیم ولی چون برگه امتحان تو ماشین بود ماشین هم دم درِ مدرسه به دلیل مشکلاته تحتانی !! منصرف شدیم.بد رفتیم تو دفتر آقای فتوحی. کارامونو که...
  • قشنگه؟ پنج‌شنبه 22 خرداد‌ماه سال 1382 18:39
    این هم از قالب جدید لطفا دربارش نظر بدین. اگه انتقاد یا پیشنهادی دارید بدید. ممنون
  • ماجرای یک سفر علمی؟!!!!!!!!!!! جمعه 16 خرداد‌ماه سال 1382 06:33
    دوشنبه شهر شده بود پر از پلیس نمیدونم برای چی بود ولی برای هر چی بود برای علی بد شد چون موتورشو گرفتن. ما هم در یک اقدام غیر منتظرِ برای کوبیدن به دهن استکبار به جای رفتن به داخل سینما در حالی که جلوی دره اون بودیم به شهر بازی رفتیم.حدودای ساعت بود که که شهر بازی بودیم.زیاد شلوغ نبود.وقتی از شهر بازی بیرون امدیم تصمیم...
  • خارج از برنامه دوشنبه 12 خرداد‌ماه سال 1382 18:31
    امروز امتحان زبان داشتم.بد نبود.آسون بود. دیگه امتحان نداریم تا شنبه (چهار روز تعطیلی) هورا!!!!!! شنبه امتحان فیزیک داریم.من اگه دستم به برنامه ریزامتحان نهایی برسه میدونم چی کارش کنم با این برنامه ریزیش .برای حسابان دو روز وقت گذاشته اونوقت فیزیک ..... امروز می خوایم با بچه ها بریم سینما فیلم ازدواج غیابی رو ببینیم....
  • به زودی....... جمعه 9 خرداد‌ماه سال 1382 12:59
    سلام من فردا امتحان جبر دارم برای همین نمیتونم زیاد بنویسم انشاالله بد از امتحانات مرتب می نویسم فعلا خدا حافظ راستی غول آبادیها رو هم ببینید.
  • یه مشکل سه‌شنبه 2 اردیبهشت‌ماه سال 1382 06:50
    مثل اینکه در سرویس های blogsky یه مشکلی به وجود آمده برای همین همه یادداشت های قبلی پاک شده اند.
  • سلام سه‌شنبه 26 فروردین‌ماه سال 1382 14:49
    این اولین مطلبی که من در وبلاگ جدیدم می نویسم و امیدوارم به سرنوشت وبلاگ قبلیم گرفتار نشود. خیلی احساس دلتنگی می کنم. دلم برای بابام تنگ شده برای شوخی هاش برای سربه سر من گذاشتناش برای وقتی که با خواهرم دست به یکی می کردن و حرص منو در میوردن.به مامان می گفتم که اذیتم میکنن.اونا هم میگفتن بچه ننه .بازم حرصم در میومد.