سلام

این اولین مطلبی که من در وبلاگ جدیدم می نویسم و امیدوارم به سرنوشت وبلاگ قبلیم گرفتار نشود.
خیلی احساس دلتنگی می کنم. دلم برای بابام تنگ شده برای شوخی هاش برای سربه سر من گذاشتناش برای وقتی که با خواهرم دست به یکی می کردن و حرص منو در میوردن.به مامان می گفتم که اذیتم میکنن.اونا هم میگفتن بچه ننه .بازم حرصم در میومد.